طرح کلی نمایشنامه، نقشهای است که در آن سلسله رویدادهایی که یکی بعد از دیگری اتفاق میافتد و منجر به رسیدن به هدف نهایی میشود، معین شده است.
*گردآوری و تألیف: حسین فداییحسین
بخش هشتم
◄ طرح نمایشنامه
طرح کلی نمایشنامه، نقشهای است که در آن سلسله رویدادهایی که یکی بعد از دیگری اتفاق میافتد و منجر به رسیدن به هدف نهایی میشود، معین شده است. بعضی از نویسندهها، پیش از نوشتن نمایشنامه، خلاصهی اتفاقات هر صحنه را روی یک کارت جداگانه مینویسند. این کار به آنها اجازه میدهد که بین صحنهها به آسانی و راحت حرکت کنند.
حال سئوال اینست که چرا به طرح کلی نیاز دارید؟ یک طرح کلی، شما را مجبور میکند تا دربارهی نمایشتان فکر کنید (مخصوصاً درمورد طرح نمایشتان) و این طرح، مانع از تغییر جهت ناگهانی شما درحین نوشتن میشود و از بیراهه رفتن، جلوگیری میکند. بنابراین، بهتر است قبل از شروع، طرح کلی نمایشنامه را تهیه کنید. برای اینکار لازم است دربارهی رویدادهای اصلی نمایش، اطلاعات کسب کرده و از صحت آنها اطمینان حاصل نمایید؛ همچنین راجع به شخصیتها و خواستههای آنها تحقیق کنید و بعد اتفاقات نمایش را مرحله به مرحله در طرح مشخص کنید. شاید لازم باشد برای هر صحنهای، رویدادهای اصلی را بنویسد. هرچند، طرح کلی برای شما در حکم نقشهی راهنماست و نه امری ثابت و غیرقابل تغییر.
به این ترتیب، وقتی نوشتن متن اصلی را شروع میکنید، چنانچه طرح کلی را مشخص کرده باشید، بهمحض اینکه احساس کنید نمایشنامه دارد خارج از مسیر طرح کلی حرکت میکند، مانع آن میشوید. حداقل سعی کنید در نسخهی اولیهی نمایشنامهتان، تابع طرح باشید، نه آنچه که به ذهنتان میآید.
اما مشکل اصلیِ طرح کلی اینست که ممکن است هنگام نوشتن نمایشنامه، احساس آزادی نکنید. این مسئله میتواند تخیل و دنیای ذهنی شما را محدود کند و دیگر هیچ لذتی از کارتان نبرید. بنابراین، توصیه میشود، پس از تهیهی طرح، هنگام نوشتن، آنرا کنار بگذارید، و به یاد داشته باشید که یک طرح کلی، فقط عامل شروع نمایشنامهی شماست و قرار نیست مو به مو تابع آن باشید. اگر شما به عناصر نمایشنامه به چشم اعضای یک خانواده نگاه کنید، نمایشِ تمام شدهی شما ممکن است عیناً شبیه طرح کلی نباشد.
طرح یک خطی و خلاصهی نمایشنامه
طرح یک خطی بیان کنندهی تمامی آن چیزی است که اثر درصدد بیان آن است و بهنوعی تمامیت اثر را دربر میگیرد. این طرح، لزوماً بهصورت یک خط نیست، اما بهتر است یک جمله باشد و آن یک جمله باید کنش اصلی نمایش و شخصیتهای مربوط به آنرا در اختیار ما قرار دهد. اما چرا داشتن چنین طرحی اهمیت دارد؟ و اساساً چرا باید قبل از شروع نوشتن، یک طرح یکخطی داشته باشید؟
دلیل اینکه چرا در همین ابتدای راه، ما دربارهی طرح یکخطی و اهمیت آن صحبت میکنیم این است که اگر شما نتوانید داستان نمایش را در کوتاهترین کلام توصیف کنید، اغلب نشانهی آن است که دربارهی داستانی که نوشته و یا قرار است بنویسید، اطلاعات کافی را ندارید. این طرح در واقع، در یک خط، همه اطلاعات را در اختیار شما خواهد گذاشت. به عبارت دیگر، طرح یکخطی، ابزار سازماندهی شده برای کار نهایی است که قرار است نوشته شود.
برای مثال، چنانچه بخواهید براساس داستان آشنای «چوپان دروغگو»، نمایشنامهای بنویسید، طرح یک خطی آن میتواند چنین باشد: «وقتی چوپان دروغگو چندینبار به دروغ خبر از آمدن گرگ میدهد، دیگر اهالی ده، حرف او را باور نمیکنند و همین باعث میشود گرگ واقعاً آمده و گوسفندانش را پاره کند.» این یک جمله، به ما میگوید که نمایش در اطراف یک روستا اتفاق میافتد، که در آن یک چوپان که عادت به دروغگویی دارد از گله مراقبت میکند. گله در معرض حملهی گرگ قرار میگیرد و اهالی به دلیل دروغگو بودن چوپان به حرف وی توجه نمیکنند و... ما در این طرح، هم مکان را داریم، هم شخصیت، هم کنش و هم کشمکشهای اصلی را. به این ترتیب ما کاملاً نمایشنامه خودمان را سازماندهی میکنیم، هرچند هنوز فرصتهای زیادی برای خلاقیت وجود دارد.
خلاصهی یک نمایشنامه، در واقع نوع گسترش یافتهی طرح یکخطی است که به آن طرح یکصفحهای هم میگویند؛ هرچند خلاصه میتواند به اندازه نیاز، بلندتر یا کوتاهتر از یک صفحه باشد. اما خلاصه دقیقاً چیست؟ شما به خلاصهی نمایشنامه بهعنوان یک طرح کلی نگاه کنید، با این تفاوت که در قالب داستان کوتاه نوشته میشود. در سادهترین شکل، خلاصه را میتوان اینگونه توصیف کرد: آنچه که در هر «صحنه» از نمایش –به ترتیب- اتفاق میافتد (ساختار سه پردهای را تصور کنید). یا حتی توضیح سادهتر آن به این شکل است: خلاصهی رویدادهای اصلی نمایش.
بعضی از نویسندهها دوست دارند که صحنه به صحنه کار را خلاصه کنند؛ در حالیکه سایر نویسندهها، خلاصههای کلی را ترجیح میدهند. این امر به خودتان بستگی دارد. طرح کلی، تک خطی، یک صفحهای یا خلاصه، همگی ابزارهایی هستند که به شما کمک میکنند افکار خودتان را بدون حس محدود شدن در آن، سازماندهی کنید.
تمرین16: نوشتن خلاصهی نمایشنامه براساس یک تک جملهای
بخش اول: هرکدام از عبارات زیر میتواند یک طرح تک جملهای برای نوشتن یک نمایشنامه باشد. سعی کنید برای هرکدام یک پاراگراف کوتاه بهعنوان خلاصهی نمایشنامه بنویسید و همچنین هر جزییات جدیدی که به آن نیاز دارید را ایجاد کنید. توجه داشته باشید که سومین جمله بهصورت سئوالی مطرح شده است.
1. زمانیکه یک دختر جوان متوجه میشود والدینش قرار است او را به زور به همسری شخصی درآورند، تصمیم به فرار از خانه میگیرد.
2. وقتی پدر یک خانواده فقیر، تصمیم به سرقت از یک سوپرمارکت میگیرد، خطر دستگیر شدن را به خاطر خانوادهاش به جان میخرد.
3. وقتی مدیر یک مدرسه به بچههای کلاس نمایش اجازه نمیدهد کارشان را روی صحنه ببرند، چه پاسخی برای نیازهای عمیق آنها خواهد داشت؟
بخش دوم: یکی از ایدههای خود را انتخاب کرده و برای آن، ابتدا یک طرح تکخطی نوشته و بعد یک خلاصه نمایشنامه براساس آن تنظیم کنید.
◄ تصمیمهای مهم
همانطور که برای نوشتن آماده میشوید، تصمیمات مهمی باید بگیرید:
• یکی از این موارد، تصمیم دربارهی طول مدت نمایش است. نمایش من، چقدر باید طول بکشد؟ شاید بهترین پاسخ برای این سئوال این باشد، «هرچقدر که نیاز داشته باشد». هرچند این یک پاسخ درست است، اما نمیتوان مطمئن بود که این جواب به شما کمک کند. بنابراین، تعیین مدت زمان برای نمایشنامه، میتواند مشکلساز باشد، هرچند بعضی اوقات شما ممکن است در شرایط مسابقه یا رقابت خاصی قرار بگیرید که نیاز به نوشتن نمایش با طول مدت خاصی داشته باشید.
همانطور که شما به سئوال مربوط به مدت زمان نمایش فکر میکنید، بهخاطر داشته باشید که نمایشهای کوتاه، معمولاً یک ایده اصلی و کشمکش دارند، بنابراین دیگر فرصتی برای کارهای دیگر نیست. نمایشهای تک صحنهای که گام بعدی از نظر طول مدت نمایش است، معمولاً حدود یک ساعت زمان میبرد، اگرچه این مقدار طول مدت، برای نمایش تک صحنهای طولانی است. هرچند از نقطه نظر تکنیکی هیچ محدودیتی برای طول نمایشهای تک صحنهای وجود ندارد، اما همانطور که از اسماش پیداست این نوع نمایش، فقط یک صحنه دارد و معمولاً این صحنه در یک مکان و یک مدت زمان کوتاه اتفاق میافتد. نمایشهای طولانیتر، معمولاً 70 تا 80 دقیقه زمان میبرند، اما باید توجه داشته باشید که هیچ نمایشی بیشتر از 2 ساعت زمان نبرد. از سوی دیگر، اگر قرار است تماشاگر، مدت زمان زیادی در سالن تئاتر بنشیند، بهتر است نمایش به اندازهی کافی جذاب و عالی باشد.
نکتهی دیگر در مورد طول مدت نمایش، اینست که تمامی ایدهها مانند هم ایجاد و تولید نمیشوند. ممکن است هر ایدهای نتواند به یک نمایش کامل یا حتی نمایشی تک صحنهای منجر شود. البته شما میتوانید ایدهی مربوط به به یک نمایش کوتاه را هم به یک نمایش طولانی تبدیل کنید، اما این ایده نیاز به توسعه و پیشرفت زیادی دارد و در نهایت نیز، نمایش شما یک اثر کاملاً متفاوت خواهد بود.
• تصمیم دیگری که باید بگیرید اینست که آیا شما میخواهید نمایشی کمدی بنویسید یا اثری جدی و تراژدی؟ اگرچه اکثر مردم فکر میکنند تراژدی کاملاً عکس کمدی است، اما اینطور نیست. در گذشته، این بیشتر به جک شبیه بود که میگفتند نمایشهای کمدی شکسپیر، وارونهی تراژدیهای اوست (درست عکس کمدی)؛ در کمدی همه ازدواج میکنند، درحالیکه در تراژدی همگی میمیرند. البته بهندرت میتوان قاطعانه تصمیم گرفت که نمایش کمدی بنویسیم یا تراژدی، اما باید بدانیم که دربارهی چه چیزی قرار است بنویسیم و نمایشمان چه ساختاری باید داشته باشد.
اما اگر بخواهیم دربارهی موضوعی جدی بنویسیم چطور؟ مطمئناً این به معنای آن نیست که نمایش ما کاملاً جدی است. حقیقت آنست که تحمل موضوعات جدی یا رویدادهای جدیِ بیپایان، برای تماشاگران مشکل است. این درست مثل وضعیت دانشآموزی ست که در کلِ زمان کلاس، مقابل تخته سیاه ایستاده و ناخنهایش را به هم میساید. طبیعی است که همه نیاز به زنگ تفریح دارند. شما با خنداندن تماشاگر، به آنها زمان استراحت میدهید، تا پیغام نمایشتان را درک کرده و پذیرای آن باشد. درحقیقت، باید به قدرت نمایش فکر کنید؛ به اینکه بتواند تماشاگر را در طول اجرا با لبانی خندان روی صندلی نگه دارد و فقط در انتهای نمایش است که آنها به موقعیت اضطراری و جدیت موضوع پی میبرند. طبیعی است که با چنین روشی، درک تماشاگر از این موضوعهای جدی، قویتر و عمیقتر خواهد بود؟
آخرین نکته دربارهی کمدی در نمایش اینست که اگر شما تصمیم به نوشتن نمایشی از این دست دارید، بهیاد داشته باشید که شوخی و طنز معمولاً باید در موقعیتهای نمایشی و رفتار و منش شخصیتها گنجانده شود نه اینکه در گفتار آنان و بهصورت لطیفه یا جوک بیاید. جوکها و لطیفهها معمولاً متعلق به محیط و جغرافیای خاصی هستند. ممکن است لطیفهای در محیط اطراف شما خوب جواب بدهد یا با افراد کمی که شما آنها را میشناسید ارتباط برقرار کند، اما بسیاری افراد دیگر، آنرا خنده دار ندانند و حتی از شنیدن آن مات و متحیر بمانند.
• تصمیم آخری که باید بگیرید اینست که نمایشتان را برای چه تماشاگرانی مینویسید؟ بهطور مثال اگر قرار است نمایش برای کودکان و نوجوانان اجرا شود (یا برای ردهی سنی خاص) شما محدودیتهایی در نوشتن متن خواهید داشت (برای مثال: نمیتوانید دربارهی بیتوجهی به مقدسات در بزرگترها حرف بزنید). نوشتن برای مناسبتهای خاص تاریخی و مذهبی نیز از همین دست است، چرا که معمولاً تماشاگر این آثار عامهی مردم هستند و این نمایشها عموماً در مکانهایی خارج از سالنهای معمول تئاتر به اجرا در میآیند. بنابراین باید متناسب با سطح درک و دریافت عامهی مردم باشند و در هر مکان و موقعیتی، قابلیت اجرا داشته باشند.
در نهایت باید گفت، مهم نیست کدامیک از موارد بالا را برای نوشتن انتخاب میکنید، آنچه که حائز اهمیت است، بیان داستانی عالی است. هرچند استفاده از مفاهیم مشترک میتواند این اطمینان را بدهد که داستان عالی شما، تماشاگران بیشتری را بهخود جذب خواهد کرد.
تمرین17: تصمیم درباره طرح نمایشی
به بخش دوم تمرین16 برگردید و روی طرح یکخطی و خلاصه نمایشنامهای که تنظیم کردهاید تأمل کنید. آیا میتوانید درمورد طول مدت نمایشنامهای براساس آن طرح، تصمیم بگیرید؟ درمورد اینکه نمایشنامه کمدی باشد یا جدی چه تصمیمی دارید؟ تماشاگران این نمایشنامه چه کسانی خواهند بود؟