رونمایی کتاب «روز و، روز آخر» در قم

رونمایی کتاب «روز و، روز آخر» در قم
کارگاه داستان خاتم به همراه رونمایی کتاب «روز اول، روز آخر» با حضور محمدرضا شرفی خبوشان و علیرضا نعمت‌الهی(ارسنجانی) در سالن مهر حوزه هنری قم برگزار شد.
سه‌شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۹
کد خبر :  ۱۶۳۴۶۰

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری قم،‌ عصر دوشنبه ۱۸ دی ماه ۱۴۰۲، کارگاه داستان خاتم، با حضور محمدرضا شرفی خبوشان و علیرضا نعمت‌الهی(ارسنجانی) در سالن مهر حوزه هنری قم برگزار شد.

 

در داستان نوشتن درباره نبی اکرم (س) باید از حاشیه به متن رسید

در ابتدای این نشست محمدرضا شرفی خبوشان بخش‌های مختلف هشتمین جشنواره‌ی داستان خاتم را برای حاضران تشریح کرد و گفت: جشنواره خاتم با موضوع نبی اکرم(س) در این دوره‌، در بخش‌های داستانک، طرح رمان، داستان کوتاه، داستان کودک و نوجوان و داستان دانش‌آموزی، اثر خواهد پذیرفت.

وی افزود: داستان نوشتن درباره نبی اکرم (س)، نباید صریح و مستقیم باشد بلکه باید از حاشیه به متن رسید. نویسنده باید نسبت میان دنیای مدرن را با شخصیت و منش پیامبر، کشف کند و داستان را شکل دهد. این نسبت باید ارجاع به زندگی پیامبر داشته باشد. به نوعی می‌توان گفت که جشنواره خاتم، ذیل ادبیات تعلیمی قرار می‌گیرد.

در ادامه، علیرضا نعمت‌الهی ارسنجانی یادآور شد: در آغاز خدا بود و خداوند، کلمه بود و بعد توسط داستان با بشر ارتباط برقرار کرد.

او همچنین درباره‌ی مفاهیم انتزاع، استعاره و کارکرد کهن‌ الگوها در داستان دینی گفت و کهن‌الگوی داستان‌های معروفی مانند شازده کوچولو، پینوکیو و شنگول و منگول را تفسیر نمود.

 

 

در «روز اول، روز آخر شاهد مضامین تاریخی در داستانی امروزی هستیم

در ادامه و در قالب پنجاهمین «عصرانه داستان» از ‌رمان «روز اول، روز آخر»، منتشر شده در نشر «زیتون»، با حضور نویسنده اثر؛ «معصومه میرابوطالبی» ، رونمایی و بررسی شد.

در این بخش ابتدا رویا حسینی _مجری کارشناس_ به معرفی این اثر داستانی پرداخت و گفت: «روز اول روز آخر»، رمانی واقع‌گرایانه برای مخاطب نوجوان است با محوریت دو پسر به نام‌های رضا و مسعود، که بی‌خبر از ده، راهی شهر اردکان می‌شوند. چند ماهی‌ست که خبری از پدر مسعود نیست و شرایط خانواده‌ی مسعود بهم ریخته است. مسعود تصمیم دارد هر طور که شده پدرش را پیدا کند. رضا هم بخاطر رفاقت، با مسعود همراهش می‌شود. اما در این سفر پر ماجرا، با اتفاقاتی روبرو می‌شوند که تصورش را هم نمی‌کردند.

در ادامه فاطمه میرابوطالبی تصریح کرد: همیشه پلیس‌راه‌های جاده‌ی یزد، برایم جالب بود و ایده‌ی نوشتن این رمان در همین ایستگاه‌های بازرسی شکل گرفت. همچنین در روستاهای این استان، زمین، و انواع درختانی مثل پسته و توت و انار، کارکرد و اهمیت خاصی دارند. من می‌خواستم با نگارش این رمان، مضمون حق‌طلبی و  ارزش‌های بومی این منطقه را به نوجوانان انتقال دهم.

علیرضا ارسنجانی، منتقد نیز در بخش نقد اثر گفت: خوشحالم که چنین کار پرماجرا و خوبی برای نوجوانان تالیف شده‌است.

وی کهن الگوی مرید و مراد را در اثر تشریح کرد و گفت: مضمون داستان که ماجرای فدک هم در آن بازتاب داده شده، کاملا در لایه‌ی زیرین اثر قرار دارد و در لایه‌ی بیرونی، ما با یک داستان امروزی روبرو هستیم.

نگارش متن: رویا حسینی

ارسال نظر