به راحتی میتوان گفت که در قم هر جا سخنی از طنز هست، نام عباس احمدی میدرخشد. شاید بعضیها عباس احمدی را با برنامه طنز تلویزیونی «قند پهلو» به یاد بیاورند. او در همان نخستین دوره این مسابقه همه حریفانش را از پیش رو برداشت و قند زرین را از خود کرد. اما برای آنهایی که او را بهتر میشناسند او شاعر چندین مجموعه شعر طنز از جمله؛ مخزن الاشرار، دانشگاهنامه و کلمن راز است. او البته در حوزه هنری قم به عنوان مسئول واحد طنز شناخته میشود و منشاء خدمات زیادی در این حوزه است. از جمله؛ برگزاری محفل طنز قمپز، دبیر سه دوره جشنواره طنز سوهان روح و مدرس کارگاه طنزنویسی. با این حساب شاید هیچ کس بهتر از او نتواند درباره روند رو به رشد طنزنویسی در قم، آفتهای طنز امروز و برخی حواشی جامعه طنازان قمی به من و شما جواب پس بدهد.
آقای احمدی! ارزیابی شما از سطح کیفی و کمی آثار طنزپردازان قمی چیست؟
به حمدالله سطح کیفی طنز مکتوب در قم در حد مطلوبی است بهخصوص اگر آن را با دیگر استانها که به لحاظ وسعت و جمعیت بزرگتر هم هستند، مقایسه کنیم. هماکنون بیش از 50 شاعر و نویسنده داریم که در عرصه طنز آثار خوب و قابل قبولی تولید میکنند و البته این تعداد در حال افزایش هم است.
چنین کیفیت چطور حاصل شدهاست؟
خوب البته در قم ما تعداد زیادی جوان با استعداد و شاعر و نویسنده خوب داریم و این یعنی مادهی اولیه و به قول آشپزها مواد لازم! به میزان کافی وجود دارد ولی در پنج شش سال اخیر سعی شد که این استعدادها را به سمت طنزنویسی و طنزسرایی هم سوق دهیم. حوزه هنری استان قم در این عرصه باعث خدمات شایستهای شد و برگزاری کارگاههای طنزنویسی، جشنواره سوهان روح و سی محفل ماهانه قمپز به این امر کمک فراوان کرد. در حقیقت یک حرکت مستمر و آگاهانه در این مسیر وجود دارد.
جامعه طنز کشور چقدر طنزپردازان قمی را میشناسد؟
خوشبختانه درخشش بچههای قم در جشنوارههای طنز و نیز برگزاری موفق جلسات قمپز و حضور طنزپردازان نامی کشور بهعنوان مهمان کارشناس در آن، نگاهها را متوجه قم کرده و انتظارات را بالا بردهاست.
این طنز فاخر دقیقا چیست؟ در آثار طنزپردازان قمی چقدر شاهد چنین طنزی هستیم؟
البته شخصا با چنین اصطلاحی خیلی موافق نیستم ولی شاید منظور شما طنز سالم و موثر باشد یعنی طنزی که دغدغه دارد و هدفش اصلاح و نشان دادن معضلات اجتماعی است و صرفا" از روی تفنن و سرگرمی خلق نشدهاست.
در آثار طنزپردازان قمی چقدر شاهد چنین طنزی هستیم؟
البته در بین کارهای بچههای قم نمونههای خوبی از این نوع طنز دیده میشود ولی خوب بدیهی است که همه آثار در یک سطح نیستند.
شما با طنزپردازان روحانی که از دید عمومی مردم پدیده جالب توجهی است هم روبرو بودید آیا آثار طنز روحانیون ویژگی خاصی دارند؟
بله. در طنز دوستان روحانی و طلبه غالبا" دغدغههای دینی و مذهبی و سیاسی خوبی دیده میشود. همچنین مشکلات زندگی طلبگی و نگاه امر به معروفی هم هست. از نظر زبانی و بیانی نیز کاربرد اصطلاحات فقهی و دینی و فلسفی و نیز ترکیبات عربی در کار این دوستان بیشتر است. حتی بعضی اوقات جسارت ایشان در پرداختن به برخی موضوعات بیشتر از سایرین است چون گفتهاند کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد!
مشکل و آفت طنز پردازای چیست؟
مثل هر هنر دیگری غرور و حس رسیدن به قلههای تکامل آفت بزرگی است برای جامعه طنزپردازی. همچنین قرار گرفتن در جو جلسات شفاهی مثل شب شعرها و توجه بیش از حد به ذائقه عموم و فکاهه بیش از حد آسیبرسان است. تمایل به هزلنویسی و ابتذال نیز پدر صاحب طنزنویس را در میآورد! فضای مجازی و لایکهای بیدلیل و گول زننده هم که جای خود دارد.
شما به عنوان طنزپردزان معمولا با چه محدودیتها و خط قرمزهایی روبرو هستید؟
فارغ از خود سانسوری که ما دچارش هستیم، بدیهی است که مسائل دینی و ملی و قومیتی میتواند خطوط قرمز باشند که البته بستگی به نحوه برخورد و هنر طنز پرداز در مواجهه با آنها دارد. به قول مرحوم منوچهر احترامی طنزنویس باید روی خط قرمز حرکت کند ولی به نحوی که رنگی نشود.
آیا طنزنویس برای اثرگذاری باید حتما به موضوعات روز سیاسی و اجتماعی بپردازد؟
در طنز ژورنالیستی بله همینگونه است. چون طنز یک هنر مردمی است و برای مردم است. البته برخی مسائل کلان هم هستند که هیچ تاریخ مصرفی ندارند مثل ریاکاری که فیالمثل عبید زاکانی در موردش طنز نوشته و هنوز هم موضوعیت دارد ولی خوب به روز بودن از محسنات یک طنزنویس تواناست.
پرداختن به موضوعات سیاسی و اجتماعی باعث زودگذر شدن و ناماندگاری اثر نمیشود؟
بله، خوب ممکن است چنین آثاری تاریخ مصرف داشتهباشند ولی خوب همانطور که عرض کردم در طنز ژورنالیستی و مطبوعاتی گریزی از آن نیست مگر اینکه طنزنویس در کنار مسائل روز آن نگاه کلان و جامع خود و آن لحن خاص خودش را حفظ کند.