در سینهای که عشق شما موج میزند
یک آسمان حضور خدا موج میزند
با یادتان زلالترین قطرههای اشک
در چشمهای عاشق ما موج میزند
دریای شور و شوق زیارت چه بیشکیب
در لحظههای خیس دعا موج میزند
وقتی که پرچم حرمت موج میخورد
در او هزار قبله نما موج میزند
آوای خشک العطش کودکان هنوز
در خیمهگاه مانده به جا موج میزند
رودی که گفتهاند دلش سخت سنگی است
آرام مانده است و یا موج میزند؟
از او چقدر خاطره در ذهن کربلاست
تا جاری است خاطرهها موج میزند
در خیمه آب نیست و گهواره تشنه است
آن رود رو سیاه کجا موج میزند؟
وقتی که ساقی حرم از دست رفته است
دیگر فرات آب چرا موج میزند؟
میخواهد اشک طفل تو را در بیاورد؟
این گونه با صدای رها موج میزند
اما به جای گریه علی خنده میکند
خونش اگر چه در همه جا موج میزند
در چشم ذوالفقار که خونخواه کربلاست
توفان سرخ خشم خدا موج میزند
برگرفته از کتاب « پا در رکاب باران » مجموعه اشعار آیینی شاعران جوان استان قم
کاری از کانون آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان قم