صدف باران
علی اصغر شیری
جنون میریزد از دشت پر از مجنون به رگهایت
شفق جاریست چونان آبشار خون به رگهایت
ز خاکت میدمد صدها مسیح بر صلیب این جا
که جاری گشته امواج حواریون به رگهایت
صدف باران چشمانت طلوعی بیکران دارد
که تابیدهست ساحلهای صد کارون به رگهایت
دعای نیمه شبهایت ز اشک چشمها سرخ است
و روحی تازه بخشیده است این معجون به رگهایت
تویی آن ارتفاعاتی که میروید بهار از تو
که جاری گشته صد هامون و صد جیحون به رگهایت
برگرفته از کتاب « تسبیح و ترکش» مجموعه شعر دفاع مقدس، کاری از دفتر مطالعات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری استان قم