هنر در عامترین تعریف خود، ظهور و تجلی استعدادهای فطری و زیبایی طلبی انسان در قالب آثار هنری است؛ مفاهیمی که به تمامی، ذاتیِ انسان محسوب میشوند. حال آیا میتوان هنر را، که با مفاهیمی چنین هویت مییابد، با جنسیت، که یک عَرض محسوب میشود، مرتبط دانست؟ آیا میتوان جنسیت را عاملی در ایجاد تمایز میان مفهوم و مصادیق هنر برشمرد؟ و یا میتوان با استناد به جنسیت، به تمایز میان هنرها قائل شد و هنر را به هنر مردان و هنر زنان تقسیم کرد؟ آیا شرایط فرهنگی، مواضع ایدئولوژیک و جایگاه اجتماعی در مفهوم هنر و نسبت آن با جنسیت ( به ویژه زن ) تأثیر گذار است؟ آیا قوانین و حدود فقهی در قلمرو هنر، جنسیت را عاملی تعیین کننده در صدور احکام متفاوت نسبت به زن و مرد میداند؟ این مقاله با تبیین مفهوم هنر و ماهیت آن در ساحت فلسفهی هنر و نیز تعالیم اسلامی سعی دارد، مفاهیم مرتبط با نسبت زن و مرد را مورد بحث و تأمل قرار دهد و جوابی برای سوالهای فوق بیابد.
برای بیشترخواندن همین مقاله اینجا کلیک فرمایید.