نمیخواهم بگویم دیگر از روی پری روها
به پایان آمده دوران شعر چشم و ابروها
هوای شاملو پیچیده در ذهن غزلهایم
هوای تازه در اندیشههای کنج پستوها
بنای واژههایم بر سرم آوار شد اما
بنا دارم بسازم بر همین ویرانه باروها
پرستوها اگر رفتند گنجشکان که میمانند
چرا دلتنگ باید باشم از کوچ پرستوها
پُرم از مادری، از مهر، از آهنگ زن بودن
بکش ای باد رقص چادرم را تا فراسوها
هوا خوب است من خوبم و حال شعر من خوب است
چه غم پشت سرم دیگر چه میگویند بدگوها
و خواهم دید روزی جوجه اردکهای شعرم را
میان آسمان در دستهی زیباترین قوها
برگرفته از کتاب " شکوفههای خیال " مجموعه غزل شاعران جوان استان قم / دفتر دوم
کاری از واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان قم