سحر از آینهها نقرهی مذاب چشیدم
دوباره لمعهای از قرص آفتاب چشیدم
به نیش و نوش تو در آیههای خوف و رجایت
کمی عقاب شنیدم، کمی ثواب چشیدم
هزار خوشهی یاقوتی از نگاه من افتاد
سبو گرفتم و با ربنا شراب چشیدم
دمید از همه گلدستهها شمیم اذانی
شکوفه زد صلواتی، گلاب ناب چشیدم
کنار سفرهی رحمت، مدام غرق خجالت
دو جرعه آب شدم تا دو قطره آب چشیدم
برگرفته از کتاب مجموعه شعر « مواهب» منتخب اشعار نخستین کنگره شعر نیایش – ناشر: حوزه هنری استان قم