به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان قم، بیست و دومین عصرانه داستان حوزه هنری قم با حضور حامد اشتری نویسنده و محمد رودگر منتقد به نقد و بررسی رمان "قربانی تهران" اختصاص یافت. در ابتدای این نشست که عصر چهارشنبه 22 خرداد ماه در سالن سوره حوزه هنری استان قم برگزار میشد، الهام فراهانی مجری به معرفی رمان "قربانی تهران" نویسنده این اثر پرداخت. وی این رمان را داستانی تاریخی دانست که به زندگی شیخ فضلالله نوری میپردازد و اتفاقاتش و در دو شهر تهران و پاریس روی میدهد.
در ادامه اشتری نویسنده رمان "قربانی تهران" که توسط نشر معارف منتشر شدهاست توضیحاتی در خصوص نخستین رمان منتشر شدهاش داد. وی تصریح کرد که از سال 1383 نوشتن را با داستان کوتاه آغاز کرده، مدتی به کارهای اجرایی در حوزه نشر مشغول شده و پس از مدتی دوباره به عرصه نویسندگی برگشتهاست.
اشتری خاطرنشان کرد: «نوشتن را کاری جدی میدانم و روز و شبم آمیخته با رمان و داستان است. معتقدم اگر میخواهیم در کاری موفق باشیم باید حرفهای و مستمر آن را پیگیری کنیم.»
وی درباره رمانش نیز گفت: «ایده داستان و سلول بنیادینش از داستان کوتاهی میآید که نوشتم و مورد توجه قرار گرفت. داستان این رمان در یک پیچ تاریخی رخ میدهد، پیچی که مردم ایران دارند در آن از دنیای سنتی وارد دنیای مدرن میشوند، دورانی که برای من جذاب بود. این کتاب به بخشی از موضوعات سیاسی آن دوران اختصاص دارد.»
در بخش نقد نیز محمد رودگر عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی به ابعاد مختلف شخصیت شیخ فضلالله نوری پرداخت و به سختیهای نوشتن رمان درباره شخصیتهای سیاسی اشاره کرد و گفت: « در غرب شخصیتهای رمان هیچ تقدسی ندارند، هر چه نویسنده ارادهکند درباره کاراکتر تاریخی مینویسد و خود را محدود به اتفاقات تاریخی نمیداند. اما در ایران با محدودیتهای بسیاری در برخورد با شخصیتهای تاریخی مواجه هستیم. در واقع نویسنده خوب کسی است که شخصیتهایش را خاکستری ببیند اما چنین چیزی اینجا در مورد بسیاری از شخصیتها ممکن نیست.»
نویسنده رمان «دیلمزاد» در ادامه سخنانش افزود: «آقا اشتری داستان خوبان نوشته و از کنار شخصیت خاکستری شیخ فضلالله عبور کرده و شیخ تبدیل به شخصیت انحرافی داستان شدهاست. در واقع داستان بیشتر درباره هاشم است و شیخ در رمان ایشان حتی بر شخصیت هاشم هم تاثیری نداشته و کشمکش داستانی حول شخصیت شیخ نیست. البته همین باعث شده تا ایشان بتواند رمانش را بنویسد و به سرانجام برساند و از این منظر کار هوشمندانهای کردهاست.»
وی در ادامه به ورود شخصیت مائده به داستان اشاره کرد و گفت: «از اینجا به بعد است که داستان جذاب میشود و ای کاش مائده زودتر وارد داستان میشد.»
رودگر همچنین درباره شخصیتهای منفی داستان نیز گفت: «دشمنان شیخ همه بدون استثناء انگلیسی هستند. آنها شخصیت نیستند و در حد تیپ باقی ماندهاند. انتظار این است که اگر داستان خوبان را به خوبی نمیتوانیم بنویسیم لااقل شخصیت بدان را به خوبی در بیاوریم تا از خلال شخصیتهای منفی، شیخ فضل الله بهتر معرفی شود.»
وی همچنین به تفاوت رمان تاریخی و خاطره اشاره کرد و گفت: «در غرب شخصیتهای رمان هیچ تقدسی ندارند و هر چه نویسنده اراده میکند درباره کاراکتر تاریخی مینویسد و خود را محدود به اتفاقات تاریخی نمیکند. اما در یران با محدودیتهای بسیاری در برخورد با شخصیتهای تاریخی مواجه هستیم. در واقع نویسنده خوب کسی است که شخصیتهایش را خاکستری ببیند اما چنین چیزی اینجا در مورد بسیاری از شخصیتها ممکن نیست.»