صحن ابر و آفتاب

صحن ابر و آفتاب
رقیه ندیری
چهارشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۶
کد خبر :  ۳۸۱۱۸

منم آری منم آن صید و آهویی که می گویند

ضمانت کرد در صحرا مرا اویی که می گویند

زبانزد شد به زیبایی و معصومیت از وقتی

نگاه انداخت بر چشمم دعاگویی که می گویند

دلم خون بود و پاهای نحیفم داشت می لرزید

در اوج حادثه پیدا شد از سویی که می گویند

میان عالم و آدم زبانزد کرد نامم را

ولی من دلخوشم تنها به آن بویی که می گویند

نگاهم صحن ابر و آفتاب و بغض گنجشک است

سرم گرم است با زوار بانویی که می گویند

 

برگرفته از کتاب « در سایه سار بیت النور » مجموعه شعر شاعران استان قم در ستایش کریمه اهل بیت (علیهم السلام) کاری از واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری استان قم

 

ارسال نظر