مهندسی فرهنگی رسانه و اصلاح الگوی مصرف

مهندسی فرهنگی رسانه و اصلاح الگوی مصرف
سید مهدی سلطانی رنانی
شنبه ۰۵ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۴
کد خبر :  ۲۹۹۹۲

 

رسانه های جمعی در واقع یک نظام تکنولوژی است که داده های فرهنگی و خبری را پخش می‌کنند و فرهنگ تراوش شده از آن با فرهنگ کلاسیک و نخبگان متفاوت است؛ زیرا ...

مقدمه

رسانه های جمعی، تاثیرات چشم گیری در شکل گیری فرهنگ ها و ارزش‌های هر جامعه دارند و سیاست‌های رسانه ای نیز نقش اساسی و پایداری را در توسعه فرهنگی کشور ایفا می‌نمایند و با اتخاذ سیاست‌های متفاوت ارتباطی، موجب توسعه فرهنگی کشور می‌شوند. ولی با پیشرفت فزاینده ی فناوری و جریان گسترده ی اطلاعات در جهان معاصر و با پیچیدگی‌ها و توسعه ی ظاهری رسانه در سطوح ملی و فراملی و توجه بسیار به فرهنگ مصرف‌گرایی با سیاست‌های عوام فریبانه و طبقاتی، زمینه را برای رشد معنوی و پویایی اجتماعی از دست داده و در معرض انحراف قرار داده است.

بدین منظور در طرح اینده ی توسعه فرهنگی کشور لازم است سیاست فرهنگی مناسبی را در برنامه ریزی‌ها و چشم‌اندازهای رسانه ای اتخاذ نمود که هم موافق با اصلاح الگوی مصرف باشد و هم نوعی سیاست یکپارچگی اسلامی و فرهنگی با تقویت هویت دین و وحدت ملی بر رویکردهای رسانه ای حاکمیت داشته باشد و دستاورد رسانه، ترویج فرهنگ مصرف و افزایش مصرف گرایی در جامعه نباشد.

در این مقاله سعی نگارنده آن است که آفات و مضرّات ترویج بیش از حد مصرف گرایی را در جامعه اسلامی ذکر نموده وبه مهندسی ایده ال فرهنگی رسانه و اصلاح الگوی مصرف اشاره نماید تا حقیقت پویایی اجتماعی و ترکیب آن با سیاست‌های صحیح فرهنگ‌گرا و معرفت‌افزا، در این عرصه ملی بیش از پیش روشن گردد.

 

سیاست‌های رسانه ای

 

رسانه های جمعی در واقع یک نظام تکنولوژی است که داده های فرهنگی و خبری را پخش می‌کنند و فرهنگ تراوش شده از آن با فرهنگ کلاسیک و نخبگان متفاوت است؛ زیرا فرهنگی نامتجانس و ناپیوسته و بی‌نظم می‌باشد و سیاست‌های کلی آن بر مبنای ترویج مصرف گرایی با برنامه های موقت و ناپایدار است. سیاست‌های رسانه ای در چهار بخش قابل تقسیم و توضیح است:

 

  1. سیاست فرهنگی عوام فریبانه.
  2. سیاست فرهنگی جزمی.
  3. سیاست فرهنگی طبقاتی.
  4. سیاست فرهنگ گرا.

 

سیاست های یاد شده هر چند زمینه رشد اقتصادی و بازرگانی جامعه را فراهم نموده و پیشرفت تکنولوژی امکانات مادی را توسعه داده‌اند، ولی موجب پیدایش بحران‌های عمیق فرهنگی، دینی و اجتماعی در زندگی جمعی و فردی انسان ها گردیده اند؛ از جمله کاهش سطح کیفی زندگانی و به مخاطره انداختن هویت و شخصیت دینی انسان‌ها.

مهم‌ترین راهبرد برای درمان سیاست‌های فوق، کاربرد سیاست پویایی اجتماعی با گسترش و تصریح آفرینندگی و افزایش رشد فرهنگی و تفکّر دینی انسان‌ها می‌باشد.(1)

 

آفات ترویج مصرف گرایی

 

مهم‌ترین آفات گسترش فرهنگ مصرف گرایی در رسانه را می‌توان چنین برشمرد:

 

    توجّه بی‌حد و حصر و غیرمنطقی به عادات جاهلانه و عواطف انسانی، به جای توجه به قانون‌گرایی و معارف دینی.

    رواج پیام‌های تبلیغی بی‌حد و حصر و به دور از ارزش‌های اسلامی و آرمان‌های انقلابی.(2)

    ایجاد زمینه برای ترویج نظریه های غیرمتخصصانه در دین با تأکید بر سرمایه‌داری محض در تبلیغات رسانه.(3)

    رواج بیش از حد تقلید از فرهنگ های بیگانه در مصرف و فاصله گرفتن از الگوهای اسلامی.

    توجه بسیار به تفریح و سرگرمی مخاطبان، به جای سوق دادن جامعه به مسائل مهم و جاری زندگی خانوادگی، اجتماعی و ملی.

    دور کردن مردم از هویت اخلاقی و فطری خویش.

    ترویج مدل های ناکارآمد و ابزاری؛ چون: توسعه ی ظاهری مبتنی بر بازار و جنبه‌های تجارتی و مادی.(4)

    بی‌توجهی به نقش آگاه‌مندی و آگاه سازی رسانه ها.(5)

    محدودیت توجه رسانه و انحصار آن به برآوردن نیازهای مادی با سه واژه «خوراک، پوشاک و مسکن» و تبدیل محیط رسانه به مکانی برای رقابت‌های سرمایه‌ای و تجاری و پایگاهی برای تفاخر و حجم‌گرایی.

    دور شدن رسانه از مدیریت فرهنگی ایده ال و هدایت آن به سوی سیاست‌های شیطانی؛ چون: تبلیغ دروغ، پیام رسانی ابهام‌گونه و فریب‌کارانه و تحریک بیهوده ی احساسات و عواطف انسانی.

    توزیع ناعادلانه بودجه های فرهنگی و عدم اولویت بندی برنامه های رسانه ای.

    فاصله گرفتن از اخلاق و هنجارهای اجتماعی با غلبه روحیه ی مادی‌گرایی، رقابت‌های سرمایه ای و استعمارگرایی در نهاد بیرونی و درونی رسانه ها.

    مقابله رسانه ای با معروف و گسترش منکرات به دلیل جذب سودهای تجاری و کثرت مصرف کنندگان.

    ترویج باطل، افراط در تبلیغ و تجمل‌گرایی و معیشتی.

    دنیا طلبی و دنیامداری مصرف کنندگان با تقلید و پیروی از پیام های بازرگانی و مدگرایی و فرهنگ به اصطلاح مدرنِ کاذب و عوام فریبانه رسانه ها و در پی آن، استهزای زندگی مؤمنان و برنامه‌های هنجاری ایشان در عرصه مصرف.(6)

    تکیه رسانه‌ها بر تبلیغات لغو و پیام های غفلت‌آفرین بدون توجه به سلامت جسمی و روانی افراد و نیز بهداشت عمومی جامعه.

    گسترش مصلحت‌گرایی‌ها و منفعت‌طلبی‌های مؤسسات و نهادهای مختلف جامعه با استفاده های ابزاری از رسانه‌ها در جهت تبلیغ محصولات و دستاوردهای تولیدی خویش به منظور جلب رضایت مصرف کنندگان و افزایش تعداد آنان.

    از بین رفتن برخی حدود و معیارهای شرعی در ارائه تصویرها، پیام ها و آگهی‌های بازرگانی در رسانه ها، که مهم‌ترین آن حیا و عفّت عمومی و عامل اصلی غفلت از موازین و هنجارای شرعی است.

 

 

مهندسی فرهنگی و مصرف

 

نمودار قابل قبول در ترویج صحیح فرهنگ مصرف در رسانه ها با حاکمیت یک مهندسی فرهنگی ایده آل را می‌توان با مشخصات ذیل ترسیم نمود و برای کاربردی نمودن آن در جامعه ی رسانه ای ارائه داد:

 

    شناسایی نیازها از طریق نظام اجتماعی و تعامل با فرهنگ اسلامی جهت پاسخ دهی به میل مخاطبان، مطابق با چشم انداز توسعه.

    مدیریت راهبردی و صحیح برنامه ها جهت ایجاد انگیزه‌های مثبت و هنجاری در مخاطب و هدایت آن به سوی امید و نشاط اجتماعی مطلوب.

    جلوگیری از رشد روش‌های صنعتی رسانه با رویکردهای تبلیغی محض، مانند تولید و مصرف انبوه و بهره وری مادی و تجاری.

    توجه به سیاست‌های ارشادی و ارتقای فرهنگی در تولید برنامه ها با پاسداری از ارزش‌های اجتماعی به شیوه نوآوری و شکوفایی پایدار و با رویکرد واقع بینی و هنجارگرایی.

    گسترش و همگانی کردن نوآوری در برنامه ریزی و تولید برنامه ها به منظور تحرّک بخشیدن و پیشبرد توسعه ی فرهنگی در جامعه.

    جلوگیری از دوگانگی در نظام ارزشی و فرهنگی که عامل بروز بحران های رفتاری و هویتی است. مقصود از این امر، آن است که رسانه‌ها با هماهنگ نمودن و نیز انسجام درونی نظام های ارزشی و فرهنگی از بحران های رفتاری جلوگیری نموده و در زمینه های مذکور (ارزشی و فرهنگی) برنامه‌ریزی‌های منسجم داشته و در سطح ملی سیاستی مشخص در فرهنگ رسانه ها برگزینند.

    جلوگیری از پخش آگهی‌های بازرگانی و فیلم‌های تبلیغاتی مضرّ و دوری از عوام فریبانه بودن رسانه ها در این عرصه، با خودداری از گسترش محض مصرف گرایی و نیز عدم کاربرد اصطلاحات و واژه های بیگانه در رسانه ی ملی.

    جلوگیری از نمایش زیاد فیلم های بدآموز سینمایی و برنامه های غیرمفید که خلاقیت و شکوفایی استعدادهای مخاطبان را کاهش داده و به جای ترویج معنویت و دین گرایی، موجب افزایش منکرات، فساد و نیز به خطر افتادن امنیت اجتماعی مخاطبان می‌گردد.

    آموزش مردم به پیروی از اصول و موازین صحیح اجتماعی و در پی آن، تشویق آنان به مطالعه و گسترش فرهنگ صحیح کتابخوانی.

    تقویت اتحاد ملی، انسجام اسلامی و یکپارچگی فرهنگی به جای توجه به توسعه ی رقابت‌های تجارتی زیاد مصرف گرایی.(7)

    هماهنگ کردن ارزش‌های فرهنگی شهر و روستا و بازسازی و حفظ خرده فرهنگ ها.

    پر کردن شکاف های موجود بین فرهنگ عامه و فرهنگ نخبگان.(8)

    ارجحیت اهداف فرهنگی و آموزشی بر ارزش‌های مادی و اقتصادی در ترسیم چشم اندازهای گوناگون ملی و فراملی.

    تجهیز واحدهای رادیو و تلویزیونی به کادر متخصص، متعهد و مسئولیت‌پذیر در موارد مختلف تهیه کنندگی، کارگردانی، فرهنگ ملی و محلی و پخش پیام های بازرگانی.

    آلوده نشدن محتوای فرهنگی برنامه ها به مسائلی چون: غرب گرایی، روشنفکری‌های بی‌حاصل، قهرمان‌بازی‌های حداکثری و بی‌مورد، ورزش‌زدگی بیش از حد، تجلیل از طاغوتیان و خشونت گرایی.(9)

    بالندگی روحیه نقادی در رسانه ها با زمینه ها و دلایل علمی، منطقی و متقن و مطابق با ارزش‌های دینی و اسلامی به منظور اشکار شدن واقعیات و جلوگیری از نزاع‌های بی مورد و تکیه کردن به جنبه‌های صرفاً کمّی در تولید برنامه ها.(10)

    هم‌آهنگی و همکاری مستمر صدا و سیما با دیگر سازمان‌های فرهنگی کشور در جهت حمایت از سیاست‌های مطبوعاتی مطابق و سازگار با فرهنگ و هویت آرمانی اسلام و نیز اشاعه فرهنگ و سیره ی عملی اهل بیت(ع) در تمام عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، نظامی و از همه مهم تر عقیدتی.(11)

    استفاده ی خردمندانه و برنامه ریزی شده از فن‌آوری های ارتباطی جدید در جهت رشد اعتقادی و دینی مخاطبان و نیز ایجاد همزیستی مسالمت‌آمیز میان تمدن ها، فرهنگ ها و اقوام گوناگون.(12)

    ایجاد سیاست‌های رسانه ای جامع از طریق اقداماتی نظیر سازماندهی و سرمایه‌گذاری اصولی از سوی سازمان صدا و سیما؛ به منظور حفظ تمامیت ملی، هویت و وحدت فرهنگی.(13)

    توجه به سیره‌های کامل و حیات‌بخش اخلاقی اهل بیت(ع) در تدوین و اجرای قوانین و برنامه های رسانه ای؛ نظیر: اخلاص، مدارا و نرمی، (14) خیرخواهی،(15) همراهی تبلیغ و پخش پیام با عمل(16) و تقوا و سلامت نفسانی در اشاعه فرهنگ رسانه ای.

 

نتیجه

 

مهم‌ترین جملاتی که به عنوان نتیجه و دستاورد این مقاله جلب‌نظر می‌نماید، عبارت است از:

 

    در عرصه رسانه برای مبارزه با فساد و تجملات، باید در مسیر اصلاح الگوی مصرف حرکت نمود و در ایجاد ابتکارهای خلّاقانه و مطابق با ارزش‌ها و شعائر الهی کوشید.

    روحیه ی تعهد و مسئولیت‌پذیری عمومی در رسانه ها، عملی و زنده گردد تا

        اولاً: از افراط و تفریط در این عرصه ی مهم جلوگیری شود.

        ثانیاً: سازمان صدا و سیما به عنوان متولی رسانه ی ملی، خروجی فعالیت‌ها و برنامه های خویش را به سمتی سوق دهد که نه تنها موجب بروز خلاقیت و نوآوری‌های بنیادی در بینندگان و شنوندگان گردد، بلکه با شکوفایی، نوآوری و انسجام‌گرایی در برنامه‌های ارائه شده، گامی جدی در تثبیت آرمان‌ها و ارزش های انقلابی بردارد و از ترویج محض و بدون برنامه ی مطلوب و سازنده ی مصرف گرایی و نیز بهره وری‌های مطلق مادی و تجاری جلوگیری نماید.

        ثالثاً: زمینه ی ایده‌آل برای گسترش همکاری های سازنده و مفید مردم و رسانه را در مسیر ارتقای سطح اندیشه و تفکّر مخاطبان ایجاد نماید.

 

پی نوشت ها :

 

    ر.ک: مصباح دوستان، رضا صنعتی، قم، نشر همای غدیر، ص 133- 130.

    همان.

    ر.ک: مجموعه دروس رشته علوم ارتباطات اجتماعی، هیئت علمی سنجش تکمیلی، تهران، نشر سنجش، ج1، ص 295- 293.

    فصلنامه اندیشه صادق، ش 24، مقاله «رسانه ملی در افق هنجارگرایانه»، جلال غفاری، ص 10- 12.

     ر.ک: بقره/ 212؛ تفسیر نمونه، ج2، ذیل آیه مذکور؛ تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج2، ص 166- 164.

    حدید/23.

    ر.ک: امام خمینی(ره) و رسانه های گروهی، جواد فخار طوسی، ص 277.

    همان، ص 278.

    همان، صفحات مختلف؛ کلمات قصار امام خمینی(ره)، به عنوان نمونه، ص 178، 180 و 188.

    در این موضوع الهام گرفتن از سخنان معصومان(ع) بسیار مفید و سازنده است؛ از جمله فرمایش امام حسین(ع): «از دلایل انسان دانشور در امر ارشاد و هدایت (نقادی) این است که گفته های خویش را ارزیابی نموده، حقایق را از جهات گوناگون می‌بیند و از آن آگاه می‌گردد». (مستدرک الوسائل، ج2، ص 353، با اندکی تصرف و تلخیص).

    ر.ک: ماهنامه مهندسی فرهنگی، ش 31 و 32، ص 51- 48.

    همان، ص 51.

    این مورد در عرصه ی مهندسی فرهنگی رسانه، پیشنهاد سازنده ی استاد ارتباطات جناب آقای پرفسور حمید مولانا می‌باشد.

    پیامبر اعظم(ع): «همان طور که به تبلیغ رسالت مأموریت یافتم، به مدارای با مردم نیز فرمان دارم». (تحف‌العقول عن آل الرسول، ابن شعبه حرّانی، ص48، قم، جامعه مدرسین، 1404 ق).

    اعراف/68 : (أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمینٌ).

    تحف‌العقول، ص301؛ اصول کافی، ج2، ص 105، ح10.

 

 

منبع:

سید مهدی سلطانی رنانی، نشریه فرهنگ کوثر شماره

ارسال نظر